آخرین مطالب

مراداز«ثار اللّه»و«اَلوِتْر المَوْتُور»درزیارت عاشوراء چیست؟+پرسش و پاسخ+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت سعادت میرقدیم ها یا د

مراداز«ثار اللّه»و«اَلوِتْر المَوْتُور»درزیارت عاشوراء چیست؟+پرسش و پاسخ+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت سعادت میرقدیم ها یا د

 

تعویض پرچم حرم سیدالشهدا(ع) با شروع ماه ربیع الاول/عکس

***نسیم معرفت***

 

 

 

به نام خدا

 

 

 

***  مراداز«ثار اللّه»و«اَلوِتْر المَوْتُور»درزیارت عاشوراء چیست؟+پرسش و پاسخ .

 


پرسش : استاد عزیز جناب سعادت میرقدیم ضمن تسلیت تاسوعای حسینی بفرمایید که  مراد از «ثار اللّه»  و «اَلوِتْر المَوْتُور» در زیارت عاشوراء چیست؟!

 

پاسخ : علیکم السلام  ، در این باره به نکاتی اشاره می کنم که در ضمن آن پاسخ سؤال جنابعالی نیز روشن می شود :


اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الوِتْرَ المَوْتُورَ : سلام بر تو  ای کُشته ای که خداوند مُتعال برای تو خونخواهی می کند و پسر کسی که خدا  برایش خونخواهی می نماید ، و ای تنها و غریبی که نزدیکانش کُشته شدند و هنوز خونخواهی برای آنها نشده است.

 

 

*** دین محمدی (ص) اگر برپا است از آن جهت است که با خون حسینی (ع) همراست .(آیت الله سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی)


 


1- کلمه «ثارالله» و «وَالْوِتْر الْمَوْتُور»  در چندین زیارت از جمله در زیارت عاشوراء  و نیز در زیارت امام حسین (ع)  در اول ماه رجب و نیمه ماه رجب و عید فِطر و عید قربان و همچنین در زیارت امام حسین (ع) در روز عَرَفَه  آمده است  :

در بخشی از زیارت عاشوراء چنین آمده است : اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الوِتْرَ المَوْتُورَ .


در بخشی از زیارت امام حسین (ع) که معروف به زیارت وارث است چنین آمده است : اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ثارَ اللّٰهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ .


در بخشی از زیارت مُطلَقه امام حسین (ع) چنین ذکر شده است : اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ثَارَ اللّٰهِ وَ ابْنَ ثَارِهِ ، اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا وِتْرَ اللّٰهِ الْمَوْتُورَ فِي السَّمَاوَاتِ وَ الْأَرْضِ ... وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ ثارُ اللّٰهِ وَ ابْنُ ثارِهِ [ثَائِرُ اللَّهِ فِي الْأَرْضِ وَ ابْنُ ثَائِرِهِ] ، وَ أَشْهَدُ أَنَّكَ وِتْرُ اللّٰهِ الْمَوْتُورُ فِي السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ .


در بخشی از زیارت امام حسین (ع) در اول ماه رجب چنین آمده است : اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ثارَ اللّٰهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ ، السَّلامُ عَلَيْكَ وَ عَلَى الْأَرْواحِ الَّتِي حَلَّتْ بِفِنائِكَ وَ أَناخَتْ بِرَحْلِكَ ... أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَمَرْتَ بِالْقِسْطِ وَ الْعَدْلِ وَ دَعَوْتَ إِلَيْهِما  وَ أَنَّكَ صادِقٌ صِدِّيقٌ صَدَقْتَ فِيما دَعَوْتَ إِلَيْهِ وَ أَنَّكَ ثارُ اللّٰهِ فِي الْأَرْضِ .


در بخشی از زيارت امام حسین (ع) كه امام صادق (ع) به حَسَن بن عَطِيَّه عَوفی کُوفی آموخت چنین ذکر شده است : سَلَامُ اللَّهِ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ وَ سَلَامُ مَلَائِکَتِهِ فِیمَا تَرُوحُ وَ تَغْتَدِی [تَغْدُو] بِهِ الرَّائِحَاتُ الطَّاهِرَاتُ الطَّیِّبَاتُ ، لَکَ وَ عَلَیْکَ وَ سَلَامٌ عَلَی مَلَائِکَةِ اللَّهِ الْمُقَرَّبِینَ  وَ سَلَامٌ عَلَی الْمُسَلِّمِینَ [اَلْمُسْلِمِينَ] لَکَ بِقُلُوبِهِمُ النَّاطِقِینَ لَکَ بِفَضْلِکَ بِأَلْسِنَتِهِمْ ، أَشْهَدُ أَنَّکَ صَادِقٌ صِدِّیقٌ صَدَقْتَ فِیمَا دَعَوْتَ إِلَیْهِ وَ صَدَقْتَ فِیمَا أَتَیْتَ بِهِ وَ أَنَّکَ ثَارُ اللَّهِ فِی الْأَرْضِ مِنَ الدَّمِ الَّذِی لَا یُدْرَکُ ثَارُهُ [تِرَتُهُ] مِنَ الْأَرْضِ إِلَّا بِأَوْلِیَائِکَ

در بخشی از زیارت امام حسین (ع) در روز عَرَفَه چنین آمده است : اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ثارَ اللّٰهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ ، أَشْهَدُ أَنَّكَ قَدْ أَقَمْتَ الصَّلاةَ  وَ آتَيْتَ الزَّكَاةَ  وَ أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ  وَ نَهَيْتَ عَنِ الْمُنْكَرِ  وَ أَطَعْتَ اللّٰهَ حَتَّىٰ أَتَاكَ الْيَقِينُ .

در بخشی از زیارت امام حسین (ع)  در عید فِطر و قُربان چنین آمده است : اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا ثارَ اللّٰهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ ...  اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍّ الْمَظْلُومِ الشَّهِيدِ ، قَتِيلِ الْعَبَراتِ  وَ أَسِيرِ الْكُرُباتِ . اللّٰهُمَّ إِنِّى أَشْهَدُ أَنَّهُ وَ لِيُّكَ وَ ابْنُ وَلِيِّكَ وَ صَفِيُّكَ الثَّائِرُ بِحَقِّكَ ، أَكْرَمْتَهُ بِكَرامَتِكَ .

 

2-  ثارُ اللّه :  ثارُ اللّه از اَلقاب امام حسین (ع) است  و چون بنابر نقلی زیارت عاشوراء از احادیث قُدسی محسوب می شود لذا  عنوان «ثارالله» از جانب خداوند متعال برای ابی عبدالله الحسین (ع) قرار داده شده است  . ثارُ اللّه مرکّب از دو جزء است :  ثار + اَلله  .  «ثار»  مُخَفَّف و تسهیل شده از «ثَأر» به فتح ثاء و سکون همزه است .  معانی کلمه «ثار» که از ریشه «ثَأر» مهموزُ العَین و «ثُؤْرَة» به ضمّ ثاء و سکونِ همزه است  عبارتند از :  خون ، خونخواه ، طالِبِ خون ، خون بهاء ، انتقام ، انتقام گرفتن ، گرفتن خون بهاء در مقابل جنايت انجام شده ، خونخواهی ، تلافی کردن ، مُعامَله و مُقابَله به مثل ، قِصاص ،  تقاص کردن ، قیام برای خونخواهی ،  کُشتن  ، کین ، کینه .  ثَوْرَة به فَتح ثاء و سکون واو به معنای شورش و قیام و انقلاب  و برانگیخته شدن و هیجان  . «ثَأْر» به فتح ثاء و سکون همزه  به معنای انتقام گرفتن - قصاص - تقاص کردن -  گرفتن خون بهاء در مقابل جنايت انجام شده .  هَوَ تأرُکَ : یعنی او یکی از نزدیکان ترا کُشته است ، او قاتل یکی از نزدیکان تو است .  ثائِر بر وزن فاعِل : یعنی : خشمناک  ، غضبناک ، آتشی ، عصبانی ، مُنتقم ، انتقام گیرنده ، قصاص کننده ، کودَتاچی  .  ثارَ ثائِرُهُ : یعنی : خشم او برانگيخته شد ، خشمناك شد .

3- در باره «ثارُاللّه» تفسیرها و معناهای مختلفی ارائه شده است : 1- گروهی گفته اند که ثارُاللّه یعنی  کسی که خداوند انتقام خونش را می‌گیرد و «ثار» را مخفّف ثائِر دانسته اند که در این صورت اضافه «ثار» به الله از نوع اضافه صفت به موصوف است یعنی ثارالله در اصل ثائِرالله بوده و ثائِرالله در اصل «اَللهُ ثائِرُُ» (صفت و موصوف)  بوده یعنی خدا انتقام گیرنده و خوانخواه  می باشد  و سپس ثارالله شد (ثائِرالله : از نوع اضافه صفت به موصوف) . ثارالله یعنی خدایی که خونخواه و  انتقام گیرنده خونِ امام حسین (ع) از قاتلان و ستمگران و جنایتکاران است . 2- برخی گفته اند که ثارالله در اصل «اَلثّائِرُ لِلَّهِ» بوده که در آن تصحیف و تغییر رخ داده است. مثل شاک که مُخفّف شائک (یعنی خاردار)  است. (تَصحیف یعنی خطای در صحیفه و نوشتار  . «تصحیف» در لغت، به معنای خطا کردن در خواندن و نوشتن بر اثر شباهت حروف و تغییر دادن کلمه با کم یا زیاد کردن  حروف و  نقطه‌های آن است) . بنابراین ثارُاللّه به معنای کسی است که در راه خدا و برای او خونخواهی کرده است . «اَلثّائرُ لِلَّهِ» به معنای اَلمُنتَقِمُ لِلهِ است  یعنی کسی که برای خدا انتقام می گیرد . 3- برخی نیز گفته اند که «ثار»  مُخفَّف «ثَأْر» به معنای خون ، خونخواه ، طالِب خون ، خون بهاء ، انتقام می باشد . 4- بعضی لفظ «اَهل» در تقدیر گرفته اند و گفته اند: ثاراللّه یعنی اَهلُ ثارِاللّه ،  یعنی کسی که  اهل  و شایسته خونخواهیِ الهی است که خداوند انتقام خونش را می‌گیرد . 5- برخی از جمله مرحوم علامه محمد باقر مجلسی صاحب بِحارُالأَنوار  گفته اند : ثارُاللّه یعنی کسی که خودش در دوران رَجعت  می‌آید و انتقام خون خود و خاندانش  را می‌گیرد.  (بِحارُ الأَنوار  ج98، ص151.) . 6- گروهی «ثاراللّه» را به معنای خون خدا دانسته اند که البته معنای مجازی و کنایی از آن مراد است نظیر یَـدُالله ، وَجهُ الله ، عَینُ الله ، بابُ الله - جَنبُ الله- رُوحُ الله - اَسَدُالله - بَیتُ الله - ناقَةُ الله - نارُاللهِ  و ...  7- «ثار» به معنای مُطلق دَم و خون نیست بلکه خونی است که قابلِ قصاص و خونخواهی باشد . اضافه شدن «ثار» به اَلله (ثارُ الله) به این معنا است که وَلیِّ دَم و سرپرستِ حقیقیِ خونخواهی برای امام حسین (ع) خداوند متعال است زیرا که اهل بیت پیغمبر (عَلَیهِمُ السَّلامُ) و از جمله امام حسین (ع) از «آل الله» هستند و خداوند متعال انتقام خون های بناحق ریخته شده «آل الله» را از قاتلین و جنایتکاران و ستمگران خواهد گرفت و در سوره اِسراء آیه 33 آمده است : وَ مَنْ قُتِلَ مَظْلُوماً فَقَدْ جَعَلْنا لِوَلِيِّهِ سُلْطاناًو هر كس مظلومانه كُشته شود ، قطعاً براى ولىّ او تسلّط و اختيار دِيَه يا قصاص قرار داده‌ايم . بر اساس این آیه شریفه به اذن الهی حضرت ولیّعصر مهدی موعود (عج) انتقام خون  اباعبدالله الحسین (ع) و سائر اهل بیت (عَلَیهِمُ السَّلامُ) را از قاتلان و ستمگران خواهد گرفت .  8- اگر «ثار» به معنای خون باشد ، در این صورت مراد از ثارُالله ، معنای حقیقی خون نیست  بلکه معنای مجازی و کنایی و باطنی دارد مـانند یَـدُالله ، وَجهُ الله ، عَینُ الله ، بابُ الله ، جَنبُ الله ، رُوحُ الله ، اَسَدُالله ، بَیتُ الله -،ناقَةُ الله ، نارُاللهِ . همانگونه که در حدیث قُرب نوافل نیز چنین تشبیه هایی آمده است . در بخشی از حدیث قُرب نَوافِل که از اَحادیث قُدسی است چنین آمده است : ( وَ مَا يَتَقَرَّبُ إِلَيَّ عَبْدٌ مِنْ عِبَادِي بِشَيْ‌ءٍ أَحَبَّ إِلَيَّ مِمَّا افْتَرَضْتُ عَلَيْهِ ، وَ إِنَّهُ لَيَتَقَرَّبُ إِلَيَّ بِالنَّافِلَةِ حَتَّى أُحِبَّهُ فَإِذَا أَحْبَبْتُهُ كُنْتُ إِذاً سَمْعَهُ الَّذِي يَسْمَعُ بِهِ، وَ بَصَرَهُ الَّذِي يُبْصِرُ بِهِ ، وَ لِسَانَهُ الَّذِي يَنْطِقُ بِهِ ، وَ يَدَهُ الَّتِي يَبْطِشُ بِهَا ، إِنْ دَعَانِي أَجَبْتُهُ ، وَ‌ إِنْ سَأَلَنِي أَعْطَيْتُهُ . یعنی : و هیچیک از بندگانم به من تقرّب نجُوید با عملی که نزد من محبوب‌تر باشد از آنچه بر او واجب کرده‌ام  و به‌ درستی که به‌ وسیله نافله به من تقرّب می‌جوید تا آنجا که من دوستش می‌دارم و چون دوستش دارم ، آنگاه گوش او می‌شوم که با آن می‌شنود و چشمش می‌شوم که با آن می‌بیند و زبانش می‌گردم که با آن سخن می‌گوید و دستش می‌شوم که به آن می‌گیرد. اگر بخوانَدَم ، اجابتش می‌کنم و اگر خواهشی از من کند ، به او می‌دهم . ) .  لذا اگر «ثارالله» به معنای خون خدا باشد باید توجه داشت که  اینگونه تعبیرها از باب تشبیه معقول به محسوس است یعنی همانگونه که خون در بدن آدمی نقش  مهم و حیاتی دارد ، وجود مبارک و مقدّس حضرت ابا عبدالله الحسین  (ع)  نیز چنین نقشی دارد زیرا که قیام و نهضت عاشورای حسینی سبب حیات اسلام و دین و قرآن و احکام و دستورات الهی بوده و خواهد بود . دین محمدی (ص) اگر برپا است از آن جهت است که با خون حسینی (ع) همراست . 9- ترجمه های مختلف از عبارت«اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللَّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الْوِتْرَ الْمَوْتُورَ» :  سلام بر تو  ای کُشته ای که خداوند برای تو خونخواهی می کند و پسر کسی که خدا خونخواهی او می کند و ای تنهایی که نزدیکان او کشته شدند   *سلام بر تو ای کسی که انتقام گیرنده او خدا است و پسر کسی که خدا خونخواهی او می کند و ای تنهایی که نزدیکان او کشته شدند  *سلام بر تو ای کسی که خونخواه او خداست و پسر کسی که خدا خونخواهی او می کند و ای تنهایی که نزدیکان او کشته شدند  *سلام بر کسی که در راه خدا خونخواهی کرد و پسر کسی که خدا خونخواهی او می کند و ای تنهایی که نزدیکان او کشته شدند  *سلام بر تو ای کشته ای که خدا خونخواه تو است و پسر کسی که خدا خونخواهی او می کند و ای تنهایی که نزدیکان او کشته شدند   *سلام برتو ای خونِ خدا و پسر خون خدا و ای تنهایی که نزدیکان او کشته شدند  *سلام بر تو  ای خون ریخته شده ای که خدا وَلیِّ دَمِ آن خون است و پسر کسی که خدا خونخواهی او می کند و ای تنهایی که نزدیکان او کشته شدند  *سلام بر تو  ای خونِ طلب شده الهی و پسر خونِ خدا  و ای تنهایی که نزدیکان او کشته شدند  *سلام بر تو ای خونِ طلب شده الهی ، کسی که در راه خدا خونخواهی کرده است و پسر کسی که خدا خونخواهی او می کند و ای تنهایی که نزدیکان او کشته شدند .


4- -امام حسين (ع) در ثارُ الله بودن منحصر به فرد  است و كسي چنين وصف و منزلتی ندارد حتّي پدر بزرگوارش حضرت امیرالمؤمنین (ع)  اگرچه «ثارالله» است ولي «اِبن ثارِالله» نيست . تنها كسي كه هم «ثارالله» و هم  «ابْن ثارالله»  است حضرت ابی عبدالله الحسین  (ع)می باشد  و در زیارت عاشوراء چنین آمده است : اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ وَ الوِتْرَ المَوْتُورَ . سلام بر تو  ای کُشته ای که خداوند مُتعال برای تو خونخواهی می کند و پسر کسی که خدا  برایش خونخواهی  می نماید ، و ای تنها و غریبی که نزدیکانش کُشته شدند و هنوز خونخواهی برای آنها نشده است.


5- اَلوِتْرَ المَوْتُورَ  صفت و موصوف است و برای تأکید می باشد مثل  «مَوتُُ مائِتُُ یعنی مرگ حتمی» و  «بَردُُ بارِدُُ یعنی سردِ سرد ،سرمای زیاد » و «یَومُُ أَيْوَمُ یعنی روز خیلی روشن» و  «لََیلُُ أَلْيَلُ» یعنی شب خیلی تاریک» و شَعرُُ شاعِرُُ ، شَعرُُأَشْعَرُ یعنی موی خیلی زیاد و پشمالو و «حِجرُُِ مَحجُورُُ یعنی کاملا محروم و ممنوع التَّصرُّف ، کاملا ورشکسته» و «قَدَرُُ مَقدُورُُ یعنی در حدّ توان و امکان» و «وَعدُُ مَوعُودُُ یعنی  وعده حتمی» - و در مثل «اَلْوِرْدُ الْمَوْرُودُ» (هود: ۹۸)  و  «اَلرِّفْدُ الْمَرْفُودُ»  (هود آیه 99)  صفت و موصوف است نه تأکید  و شاید هم برای تأکید باشد.


6- معانی کلمه «وِتْر ، وَتْر» : تک - تنها  - غریب و مظلوم و بی کس و تنها - طاق و فرد - ظلم و ستم - انتقام یا زیاده روی در انتقام - ترساندن -  - نقص - جنایت - کسی که نزدیکان او کُشته شده و انتقام خونِ آنان گرفته نشده است - خون ، اگر «وِتْر» به معنای خون باشد ، باز به معنای فرد برمی‌گردد زیرا طبق قول علّامه میرزا اَبُوالفضل تهرانی(طهرانی) در کتاب شِفاءُالصُّدور ص186 :  اگر کسی کُشته شود ، طاق یعنی تنها و فرد شود . «وَتَرَهُ ، یَتِرُهُ ، تِرَةََ و وَِِتْراََ : اَی : قَتَلَ حَمیمَهُ. یعنی قوم و خویش او را کُشت ( «وَتَرَهُ‌» یعنی‌ دوست‌ یا خویشاوند او را کُشت‌) وَ کُل‌ُّ مَن‌ اَدرَکتَه‌ ُ بِمَکرُوه‌ِِ فَقَد وَتَرتَهُ. ( به‌ هرکس‌ که‌ امری‌ ناخوشایند و ناپسند رسانده‌ باشی‌ در موردش‌ گفته‌ می‌شود: «وَتَرتَهُ» یعنی به دوست و خویشانش ناپسندی و  ناخوشایندی رساندی . وَتَرَ فُلاناََ : فلانی را ترساند - در حقّش ظلم و بدی کرد  . وَتَرَ فُلاناََ مالَهُ : مال یا حقِّ فلانی را خورد . اَلوَتَرَة : کناره و لبه هر چیز - برگزیده و خالص هر چیز  جمع آن «وَتَرات» است

7- معانی «اَلوِتْرَ المَوْتُور» : 1- یگانه دوران  2- فردى که کسانش کُشته شده باشند  و تنها و غریب مانده باشد 3- وِتْرَ به معنی فرد است و مَوْتُور به کسی می گویند که از بستگان وی کسی یا کسانی کُشته شوند اما او نتواند حق آنان را از قاتلین باز بگیرد روی این جهت به امام حسین (ع)  اَلوِتْرَ المَوْتُور گفته شده است  4- اَلوِتْرَ المَوْتُور  یعنی حضرت‌ سید الشهدا  (ع) در فضائل و مناقب مخصوصا در قیام و شهادت و صبرش ، منحصر به‌ فرد و یگانه دوران بود . حضرت اباعبدالله الحسین (ع)  از جهت شهادت و ... فردی نمونه و منحصر به فرد بوده است. پیامبر اسلام (ص) در این باره فرمودند «اِنَّ لِقَتْلِ الْحُسَیْنِ (ع) حَرارَةً  مَکنونَةََ فی قُلُوبِ الْمُؤمِنینَ لا تَبْرُدُ  [لَنْ تَبْرُدَ] اَبَداً : برای شهادت حسین (ع) ، حرارت و گرمایی در دل های مؤمنان است که هرگز سرد و خاموش نمی گردد»(کتاب جامِع اَحادیثِ الشِّیعَة ، ج 12، ص 556 - مُستَدرَکُ الوَسائِل، ج 10ص 318).   5- آنچه‌ باعث‌ شده‌ که‌ امام حسین(ع) را «اَلوِتْرَ المَوْتُور» بگویند ، نحوه شهادت‌ و قیام‌ با برکت‌ آن حضرت‌ بود که اگر این‌ قیام و شهادت‌ واقع‌ نمی‌شد ، امروز اثری‌ از اسلام‌ باقی‌ نمی ماند . او با شهادت‌ خود و عزیزان و یاران باوفایش  اسلام‌ را زنده نمود . 6- این بیان و کلام پیامبر (ص) که فرمود : حُسَيْنٌ مِنِّي وَ أَنَا مِنْ حُسَيْنٍ ، منحصر در امام حسین (ع) است و لذا حضرت سیدالشهداء (ع) از این جهت یگانه و «اَلوِتْرَ المَوْتُور» است  7- «اَلوِتْرَ المَوْتُور» یعنی امام حسین (ع) در عصری واقع شده بود که از جهت خطر برای اساس اسلام ، عصری یگانه و منحصر به فرد بود زیرا که یزید بن معاویه «عَلَیهِمَا اللَّعنةُ وَ العَذابُ وَ الهاوِیَةُ» خطری برای اصل و اساس اسلام بوده است  8-  از دیگر ویژگی های امام حسین (ع) که منحصر به فرد است ، مصیبت عظیمی است که ایشان با صبر و شکیبایی وصف ناپذیر تحمل کردند  و لذا از این جهت یگانه و «اَلوِتْرَ المَوْتُور» است   9-  «اَلوِتْرَ المَوْتُور» یعنی امام حسین (ع) در امر به معروف و نهی از مُنکَر در عالی ترین مرحله آن  یگانه و منحصر به فرد بود .  در برخی  از زیارتنامه ها چنین آمده است «أَمَرْتَ بِالْمَعْرُوفِ وَ نَهَیْتَ عَنِ الْمُنْکَرِ» یا «أَشْهَدُ أَنَّکَ قَدْ أَمَرْتَ بِالْقِسْطِ وَ الْعَدْلِ وَ دَعَوْتَ إِلَیْهِمَا» . 10- «اَلوِتْرَ المَوْتُور» یعنی خون بر زمین مانده . امام حسين (ع) «مَوْتُور» است (خون بر زمين مانده است) و فرزندش حضرت بقيةاللَّه ارواحُنا فِداهُ از قاتلین و جنایتکاران خونخواهی خواهد نمود 11- «اَلوِتْرَ المَوْتُور» یعنی یگانه عصر در مَناقِب و فضائل و کمالات 12-  وِتْرَ اللّهِ المَوْتُورَ : اَی : «اَلفَردُ المُتَفَرِّدُ فِی الکَمال‌ِ مِن‌ نَوع‌ِ البَشَرِ فِی‌ عَصرِه‌ِ الشَّریف‌ِ ...». یعنی امام حسین (ع)  از نظر فضائل و کمالات از میان نوع بشر در عصر شریف خویش ، یگانه و منحصر به فرد بود  (مَلاذُ الاَخْیار فِی فَهْمِ تَهْذیبِ الاَخْبار ج 9 ص 131  - مَلاذُ الاَخْیار فی فَهْمِ تَهْذیبِ الاَخْبار کتابی به زبان عربی در شرح روایات کتاب «اَلتَّهذیب مرحوم شیخ طوسی» از علامه محمد باقر مجلسی صاحب بحار الأَنوار  است . کتاب مَلاذُ الاَخْیار  16 جلد می باشد - بِحارُالأَنوار ج98، ص154. )  13- برای «مَوْتُور» ، معانی متعددی ذکر کرده اند که عبارتند از1- طاق و فرد شده - غریب و بی کس و تنها 2- کسی که از وابستگان او کُشته‌شده باشد. 3- کسی که کُشته شود و انتقام خون او گرفته نشود . 4- مورد ظلم و ستم قرار گرفته - کسی که انتقام خون کُشته اش را نگرفته است 5- کسی که خونبهایش گرفته نشده است  14- «اَلوِتْرَ المَوْتُورَ» :  وِتْر به معنای یگانه و فرد  و «مَوْتُور» تأکید آن باشد، مثل «حِجرُُ مَحجُورُُ» که برای تأکید است.  -  وِتْر به معنای فرد و «مَوْتُور» به معنای کسی که افرادی از او کُشته‌شده باشد ، یعنی‌ ای حسینِ یگانه‌ای که یاران تو کُشته‌شده‌اند. -  وِتْر به معنای خون ریخته  یعنی‌ ای کُشته‌ای که اصحاب تو را کشته‌اند. - «اَلوِتْرَ المَوْتُور» یعنی کسی که خودش و نزدیکانش مورد جنایت یعنی ظلم و ستم قرار گرفته اند . - «اَلوِتْرَ المَوْتُورَ» یعنی  کُشته ای که نزدیکانش را کُشتند. -  «اَلوِتْرَ المَوْتُور» یعنی تنها و غریبی که نزدیکان او را کُشتند. -  «اَلوِتْرَ المَوْتُورَ» یعنی  تنهایی که نزدیکان او کُشته شدند و انتقام آنان گرفته نشده است. -  «اَلوِتْرَ المَوْتُورَ»  یعنی «اَلفَردُ المُتَفَرِّدُ فِی الکَمال‌ِ مِن‌ نَوع‌ِ البَشَرِ فِی‌ عَصرِه‌ِ الشَّریف‌ِ» یعنی آن‌ حضرت‌ در عصر خود ، در بین‌ تمام‌ بشر، در فضائل و مناقِب و کمالات‌ بشری  مُنحصر به‌ فرد بوده‌اند (مَلاذُ الاَخْیار فی فَهْمِ تَهْذیبِ الاَخْبار ج 9 ص 131  - بِحارُالأَنوار ج98، ص154 .) 15- «اَلوِتْرَ المَوْتُور» یعنی  «اَلجِنایَةُ الَّتی‌ یَجنِیهَا الرَّجُل‌ُ عَلَی‌ غَیرِه‌ِ مِن‌ قَتْلِِ اَو نَهْبِِ او سَبْيِِ» : جنایت و ظلمی از قبیل قتل‌ یا غارت‌ یا به اسیری‌ گرفتن که‌ کسی‌ بر دیگری‌ یا بر نزدیکان و خویشان‌ آن‌ شخص‌ انجام‌ می‌دهد .  16- «اَلوِتْرَ المَوْتُورَ» مرکّب از «وِتْر» و «مَوْتُور» است . «وِتْر» که اسم‌ معنی‌ و مصدر به معنای ظلم و جنایت و کُشتن است‌ در اینجا مجازاً در مورد ذات‌ و معنای اسم مفعولی به کار رفته‌ است‌ و معنای اسم مفعولی«وِتْرَ» چنین است : کسی که خودش یا عزیزانش مورد ظلم و جنایت و قتل واقع شده‌اند . مثل‌ کلمۀ‌ «صَید» یعنی  گرفتن و بدست آوردن که‌  مصدر و اسم معنا است  ولی در مورد «مَصْيَد» (شکار شده‌) که معنای اسم مفعولی است به کار می‌رود . بنابرین «اَلمَوْتُورَ» صفت‌ و تأکید برای «اَلوِتْرَ» می باشد . مثل‌ «مَوتُُ مائِتُُ یعنی مرگ حتمی» و  «بَردُُ بارِدُُ یعنی سردِ سرد ،سرمای زیاد » و «یَومُُ أَيْوَمُ یعنی روز خیلی روشن» و  «لََیلُُ أَلْيَلُ» یعنی شب خیلی تاریک»  و مثل «اَلْوِرْدُ الْمَوْرُودُ» در آیه «بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ» (سوره هودآیه98)  ـ که‌  کلمۀ‌ «اَلْمَوْرُودُ» ، صفت و تأکید برای «اَلْوِرْدُ» است و «اَلْوِرْدُ» که مصدر و اسم معنا است در مورد ذات و معنای اسم مفعولی بکار رفته است  و در واقع‌ هر دو به‌ یک‌ معنی‌ (اَلشَّئُ المَورُودُ) می باشند .  «اَلْوِرْدُ : اَلأِشراف‌ُ عَلَی‌ الماءِ وَ غَیرِه‌ِ : وِرْد یعنی‌ مُشرِف‌ شدن‌ بر آب‌ یا چیز دیگر است . پس‌ «اَلْوِرْدُ» که مصدر و اسم معنا به معنای اِشراف داشتن و وارد شدن بر چیزی است‌  در آیۀ‌ 98 از سورۀ هود معنای‌ اسم‌ مفعولی‌ (اَلشَّئُ المَورُودُ) دارد  و نیز مانند «اَلرِّفْدُ الْمَرْفُودُ» در آیه «بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ . (سوره هود آیه 99) .  17- مرحوم فیض کاشانی فرموده است : وِتْر یعنی کسی که انتقام خونش گرفته نشده و مَوتُور یعنی کسی که انتقام خون بستگانش را نگرفته است (اَلوافِی از مرحوم فیض کاشانی ج‌14، 1489)

 

8- امام صادق (ع) در زیارت حضرت ابی عبداللّه الحسین  (ع) گفت : «وَ اِنَّكَ ثارُ اللَّهِ فِي الأَرضِ وَ الدَّمُ الَّذي لا يُدرِكُ  ثَارَهُ [تِرَتَهُ] أَحَدٌ مِن أَهلِ الأَرضِ وَ لا يُدرِكُهُ اِلاَّ اللَّهُ وَحدَهُ» «و تو خونِ خدا در زمین هستی همان خونی که هیچکس جز خداوند انتقام آن را نمی‌تواند بگیرد. (كامِل الزِّيارات اِبن قُوْلُوْیه قُمی،-زیارت هفدهم و بیست و سوم امام حسین (ع) - ص 368 و ص 406) همچنين در زيارتي كه امام صادق (ع) به حَسَن بن عَطِيَّه عَوفی کُوفی از اصحاب و یاران آن حضرت بود آموخت، آمده است: (وَ اَنَّکَ ثارُاللّهِ فِی الاْرْضِ مِنَ الدَّمِ الَّذِی لَا یُدْرَکُ ثَارُهُ [ تِرَتُهُ‏]  مِنَ الأَرضِ اِلّا بِأَولِيائِكَ (بِحارُالانوار، ج 98، ص 148، 168 و 180) .

9- مرحوم علامه مجلسی در تفسیر «وَ اِنَّكَ ثارُ اللَّهِ فِي الأَرضِ ...» می‌گوید : «تو کسی هستی که خداوند انتقام خونش را از قاتلانش خواهد گرفت.»(بِحارُ الأَنوار،  ج98، ص151.- بِحارُالأَنوار، ج 101، ص 168)

10- علامه مجلسی می فرماید در برخی از نسخه‌های کتاب اَلکافِی (اَلکافِی ج4، ص576 .) بجای ثارالله  ، «ثائِرالله» به کار رفته است ( بِحارُ الأَنوار ج98 ص154 و ص155) 

11-  امام زمان حضرت مهدی (عج) بِأِذنِ الله  انتقام گیرنده خون امام حسین (ع) است  . این مطلب در دعای نُدبه هر جمعه خوانده می‌شود که : «أَیْنَ الطّالِبُ بِذُحُولِ الْأَنْبِیاءِ وَ أَبْناءِ الأَنْبِیاءِ؟ أَیْنَ الطّالِبُ بِدَمِ الْمَقْتُولِ بِکَرْبَلاءَ» کجاست آن مُنتقِمي که خون پيغمبران و اولاد پيغمبران (عَلَیهِمُ السَّلامُ) را مطالبه نمايد  کجا است آنکه خون جدّ بزرگوارش شهيد کربلا (حسین بن علی »ع») را انتقام بگیرد ؟

 

12- در کتاب شِفاءُ الصُّدُور از مرحوم علّامه میرزا اَبُوالفَضل تهرانی (طهرانی) که شرحِ کامل زیارت عاشوراء است در ص182 چنین آمده است  :


اَلسَّلامُ عَلَیْکَ یا ثارَ اللّهِ وَ ابْنَ ثارِهِ .

سلام بر تو ای کسی که خدای ، خونخواهی تو می کند و پسر کسی که خدای ، خونخواهی او می کند .

بدان که «ثار» در لغتِ عرب در اصل - چنانچه از اَساس (اَساسُ البَلاغَة زَمَخشَری ذَیل ثار) و صِحاح (اَلصِّحاح جَوهری ذَیل ثار) و مُختارُ الصِّحاح (ذَیل کلمه ثار) و الفاظ کتابیه و غیر آن ها مستفاد می شود - به معنی کین و کین خواهی است و به همین ملاحظه به معنی خون و خونخواهی استعمال شده و در قاموس (اَلقامُوسُ المُحیط فیروز آبادی ذَیل ثار) تفسیر به این معنا [کین و کین خواهی ، خون و خونخواهی] کرده ، ولی اصحّ آن است که ما ذکر کردیم در وجه استعمال [وجه پنجم که ثارالله به معنای خون طلب شده است] ، چه در اینگونه امور بر قاموس اعتمادی نیست و به هر صورت استعمال به معنی دَم و طلبِ دَم ، مسلّم است . و معنای ثانی [خونخواهی و طلب خون کردن] ، معنی مصدری است  و می گویند : ثَأَرتُ حَمیمی وَ ثَأَرتُ فُلاناََ بِحَمیمِی یعنی خونخواهی کردم قریب [قوم و خویش] خود را یا به واسطه او [خونخواهی و طلب خون کردم] ، چنانچه در اَساسُ البَلاغَه و غیر آن مذکور است . پس مطالب [در این دو مثال] ، «ثائِر» است [ثائر یعنی طالبِ خونخواهی] و «قتیل» [کشته شده] ، «مَثئُور» [موضِع و موردی که باید خونخواهی روی آن انجام شود] و «مَثئُوربِه» [کسی که به نفع او خونخواهی انجام می گیرد] و همچنین مطلوب که قاتل باشد ، مَثئُور است [یعنی مَوضِع و مورد و محلّ خونخواهی است] . در عبارت ثانی که ثَأَرتُ فُلاناََ بِحَمیمِی باشد . و گاهی ثار را به معنی طالبِ ثار [طالبِ خون و خونخواهی] می گویند و این معنی را در نِهایه (اَلنِّهایَة اِبن اَثیر ذَیل ثار) محمول بر آن کرده که مُضاف حذف شده باشد و اِعراب او به مضافُُ اِلَیه منتقل باشد [یعنی «یاثارَالله» در اصل «یا طالِبَ ثارِالله» بوده و کلمه طالِب که مُنادی و مُضاف است حذف شده و اِعراب نصبی آن به «ثار» منتقل شده است] و در مثل یا لَثاراتِ الحُسَینِ بنابر این وجه  ، تقدیر «یا اَهلَ ثاراتِ الحُسَینِ» است ، یعنی اهل طلب خون حسین (عَلَیهِ السَّلامُ) . و گاهی «ثار» را به معنی قاتِل [مَثئور] می آورند و در نِهایه این معنی را بر این وجه تأویل کرده که به معنی مَوضِعِ ثار است [یعنی ثار و خونخواهی در باره قاتل می باشد] یا به حذف مُضاف یا مَجاز به علاقه مُلابَسَت [مُشابَهَت و مُناسَبَت] و حُلُول  [باید توجه داشت که کلمه «ثار» اگر به معنای قاتل باشد به نحو مَجاز است و در مَجاز ، یکی از علائق و علاقه ها که شاید بیش از بیست مورد است باید وجود داشته باشد و در اینجا نیز یا به نحو علاقه مُلابَست و مُشابَهَت است که خونخواهی با قاتل مناسبت دارد و باید از او خونخواهی نمود و یا به نحو علاقه حُلول است که خونخواهی در قاتل واقع می شود و حلول می کند] . عَلَی هذا ، در مثال مذکور [یا لَثاراتِ الحُسَینِ] مراد ندای قبیله است که به جهت تفظیع [زشت و شنیع جلوه دادن] و تقریع [ملامت و سرزنش کردن] ندا می شوند تا از دوستان جدا شوند و حالشان معلوم شود [تا سیه روی شود هر که در غشّ باشد - تا مشخص شود که چه کسانی  آمادگی دارند که در راه خونخواهی اباعبدالله الحسین (ع) عاشقانه و از روی عشق و خلوص فداکاری و ایثار کنند و جان خود را فدا نمایند؟] . و زَمَخشَری در «اَساس» آورده که آنجا که [ثار] به معنی طالِب است از قبیل استعمال مصدر است در اسم فاعل [یعنی ثار که مصدر است به معنای طالب و اسم فاعل آمده باشد] مثل عَدل [به معنای عادِل] و در ثانی [ به معنای مطلوب و مَثئُور که خونخواهی روی آن انجام می شود که همان قاتل است] از قبیل استعمال مصدر است در اسم مفعول مثل صَید [مثل استعمال صَید که مصدر است در مَصْيَد «شکار شده» که معنای اسم مفعولی دارد] .  و در «یا لََثاراتِ الحُسَین» ثار به معنای نَفس و ذَحْل و دَم [هر سه کلمه به معنای خون ] است و ندای آنها به این جهت است که گویا می گفتند ای خون های حسین حاضر شوید که اکنون وقت طلب کردن شما است . و این کلام از صدر تا ساق در غایت مَتانت و نهایت قوّت است و حاجت به تکلّفات اِبن اَثیر [در اَلنِّهایَة] ندارد . و [برخی] احتمالی دیگر در «ثار» به معنی «طالِب» داده که مخفّف ثائِر باشد - مثل شاک که مخفّف شائِک - و بنابر این ، همزه ، محذوف است و الف فاعل باقی ، پس واجب است که به صورت الف تلفظ کند [شود] به خلاف وجوه سابقه که چون کلمه مهموز [مَهموز العَین] است اصل در آن همزه است و الف به جهت تخفیف است ، اگر چه غالب استعمال این کلمه با الف است و از این جهت در کُتُب مَزار [کتاب هایی که زیارت های ائمه «عَلَیهِمُ السَّلامُ» را ذکر کرده اند] همه به صورت الف لَیّنه  [اَلِفی که حرکت قبول نمی کند و در ابتدا واقع نمی شود و صِرفاََ دارای صوت و صدا و خروج هوا است لذا به آن «اَلِفِ هاوی» می گویند در مقابل « اَلفِ حاوی» که حاوی و قبول کننده حرکاتِ ثَلاثه است] ضبط شده و اشکالی ندارد و این احتمال ، اگرچه بعید است لیکن اَولی تر از احتمال اِبن اَثیر است .   

چون این مقدمه را دانستی ، بدان که در این کلمه [ثارالله] چند وجه محتمل است :

علامه میرزا ابوالفضل تهرانی در صفحه 184 از کتاب «شِفاءُالصُّدُور» در مجموع پنج معنا برای «ثارُالله» ذکر کرده است که عباتند از :

اول :  آنچه از کلام فاضل مُتبحِّر مُحدِّث مجلسی در «مَزارِ بِحار» می توان استفاده کرد آن است که «ثار» به معنای مصدری [طلب کردن] باشد و لفظ اهل محذوف و مُقدّر شود و اضافه «ثار» به اَلله ، اضافه مصدر به فاعل باشد . [در این صورت یاثارَالله] یعنی ای اهل طلب کردن خدا خون تو را . و این خلاف ظاهر است و تقدیر نیز ، خلاف اصل است . [به عبارت دیگر  «ثار» مصدر به معنای طلب کردن و مُضاف است و مضاف الیه آن کلمه اَهل است که محذوف و مقدّر می باشد . پس «یا ثارَاللّه» در اصل «یا اَهلَ ثارِالله» بوده است. در این صورت «یاثارَالله» یعنی ای کسی که  اهلیّت و شایستگی داری که خداوند مُتعال به حمایت از تو از قاتلین تو خونخواهی نماید .]

ثانی :   آنچه شیخ جلیل فَخرُالدِّین طُرَیحی در مَجمَعُ البَحرَین (ذَیل ثار)  احتمال داده که [ثار] تصحیف «ثائِر» باشد و در بِحار [بِحار ج 98 ص151] هم مذکور است . و تقریبی برای این وجه به هیچ وجه  [ذکر] نکرده اند و می شود اضافه «ثائِر» به اَلله [ثائِراللهِ : اَی ثائِر لِله] به تقدیر لام باشد ، یعنی [امام حسین «ع»]  در راه خدا و برای خدا خوانخواهی کرد . و این به ملاحظه اصحاب و اولاد آن جناب است یا به ملاحظه خون های ناحقّی که در دولت معاویه و یزید ریخته شد [یا خون هایی که از زمان حضرت آدم (ع) و جریان هابیل و قابیل تا زمان امام حسین (ع) به ناحق ریخته شده اند] و به همین تقریر «وَ ابْنَ ثارِهِ» توجیه می شود . و اعتبارات دیگر هم در اضافه ،  مُتمشّی [و ممکن] است که بسیار بعید است . و این وجه [که «ثار» تصحیف ثائِر باشد] لفظاََ و معناََ خِلَلی واضح دارد .  اما لفظاََ : التزام به تصحیف با توافق نُسَخ صحیحه ،  غریب است با اینکه حاجتی به این اعتبار نیست ، چه دانستی که اِبن اَثیر و زَمَخشَری هر دو منطبق اند [مُتّفقند] بر صحّت استعمال «ثار» به معنی «ثائِر» و در کلامِ زَمَخشَری دو وجه بود  [ثار به معنی طالب است از قبیل استعمال مصدر است در اسم فاعل مثل عَدل «به معنای عادِل» و در ثانی از قبیل استعمال مصدر است در اسم مفعول مثل صَید «مثل استعمال صَید که مصدر است در مَصْيَد «شکار شده» که معنای اسم مفعولی دارد» و گویا این دو مُحدِّثِ عَلیم [شیخ طُرَیحی و علامه مجلسی] ، عبارت «اَساس» و «نِهایه» را ندیده باشند و اگر نه ، بسی مُستَبعَد می آید که مُلتزِم به تَصحیف شوند . و اما به حسب معنا : که ظاهر است که این لقب [ثار] به این اعتبار [که «ثار» تصحیف ثائِر باشد] نیست خصوصا در بعض زیازات قرائن برخلاف این معنا یافت می شود  مثل اینکه لفظ «فِی السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ» بعد از «وِتْرمَوْتُور» است که ظاهر یا جائز [ممکن] ، رجوع آن [لفظ «فِی السَّمَوَاتِ وَ الْأَرْضِ»] به هر دو [ثارالله و وِتْرمَوْتُور] است که با این احتمال [که ثار تصحیف ثائِر باشد] مناسب نیست [زیرا معنا ندارد که کسی برای خدا در آسمان ها خونخواهی کند !!] . و وجه دیگری در «مُشکِلاتُ العُلُوم» [ص259] فاضل مُحقِّق نَراقی مذکور است که مُحَصَّلی [نتیجه ای]  جز همین معنی [که ثار تصحیف ثائِر باشد] ندارد اگر چه وجه دلالت را - چنانچه باید - بیان نکرده و ما به جهت اختصار از ذکر و انتقاد او صرف نظر می کنیم  [ پس طبق وجه و احتمال دوم  که ذکر شد ، ثار تصحیف ثائِر  و «ثارُالله» در اصل «اَلثّائِرُلِلهِ» بوده است، در این صورت ثارُالله به معنای کسی است که در راه خدا و برای او خونخواهی کرده است . ]

ثالِث :   اینکه  «ثار» به معنای دَم باشد و کلام مبتنی بر تنزیل و تقدیر شود ، یعنی اگر خدا خون داشت ، تو بودی از قبیل عَینُ الله و جَنبُ الله و یَدُالله  .  و این وجه را در جایی یاد ندارم که دیده باشم ولی بعید است ، چه «ثار» به معنی مُطلق دَم نیست بلکه آن خون ریخته شده قابل اِقتِصاص [قِصاص] است چنانچه بر مُتتبِّع مُستَأنِس هُویدا است . [ اگر ثار به معنای مُطلَقِ خون باشد . در این صورت ثارُالله همانند عَینُ اللّه (چشم خدا) و یَدُاللّه (دست خدا)  ، وَجهُ الله ، عَینُ الله ، بابُ الله - جَنبُ الله- رُوحُ الله - اَسَدُالله - بَیتُ الله - ناقَةُ الله - نارُاللهِ  و ... در معنای مجازی به کار رفته است و از آن معنای حقیقی و ظاهریِ خونِ خدا اراده نشده است] .

رابِع :  اینکه «ثار» به معنای مَثئُور باشد - چنانچه در کلام زَمَخشَری بود - ولی نه آن مَثئُور که قاتل است بلکه مَثئُور که قَتیل [به معنای اسم مفعول : کشته شده] است چنانچه «ثَأَرتُ حَمیمِی» می گفتند [ یعنی خونخواهی کردم قریب و قوم وخویش خود را ] . و حاصل معنا آن می شود : ای کسی که خدا خونخواه تو است . و مؤیّد این معنا است عبارت زیارت منقوله در کامِل الزِّیارة از یُونس بن ظَبیان از صادقِ آل محمد (عَلَیهِمُ السَّلامُ) که فرمود : اَلسَّلَامُ عَلَیْکَ یَا قَتِیلَ اللَّهِ  یعنی : قتلی [کُشته ای] که خدا خونخواه اوست . و فی الجمله مُبَعِّد این احتمال است که در کلمات لغویین تصریح به این معنا در «ثار» نشده ، اگر چه قیاس لغوی مانع نیست و اَشباه و نظائر آن موجود و وافر است . [ «ثار» به معنای اسم مفعولی «مَثئُور» یعنی مَقتول است، یعنی کُشته شده ای که خونخواه دارد و ثاراللّه به کسی گفته می‌شود که خدا خونخواه اوست .ثارالله یعنی  کُشته‌‌شده‌ای که خدا خونخواه او است. ]

خامِس :  اینکه «ثار» به معنای همان دَمِ مطلوب باشد و اضافه به اَلله به جهت آن باشد که مخصوص به مُطالَبَه او ولیِّ حقیقی اوست [که همان خداوند مُتعال است] و این ، اَوجَهِ معانی است . و اضافه بنابر این به معنی لام است بر وجه متعارف و عجب است که هیچ کس را مُتعرِّض این وجه ندیدم با کمال استقامت و انطباق بر قواعد و مناسبت با اَذواقِ سَلیمه . [ ثار به معنای خونِ طلب شده، است، در این صورت، اضافه‌اش به اللّه از آن جهت است که خداوند ولیِّ حقیقی این خون می باشد. و اضافه «ثار» به اَلله به معنای لام است و در اصل چنین است : یا ثارَ لِلهِ یعنی : ای کسی که خونخواه حقیقی او خداوند متعال است] .


13- مرحوم علامه میرزا اَبُوالفَضل تهرانی (طهرانی) در کتاب شِفاءُ الصُّدُور در صفحه 186  در باره «وِتْر المَوْتُور» چنین آورده است : 

ای کشته ای که خون کسانش ریخته شده است .  «وِتْر» عطف است بر «ثار» که مُنادای مُضاف منصوب است و به تَبَعیّت منصوب است . [یعنی کلمه اَلوِتْرَ که عطف شده بر «ثارَالله» که منادای منصوب است ، بنابر تَبَعیّت و عطفی که شده منصوب است و در ادبیات عرب نیز مذکور و مُقرّر است که یکی از توابع ، عطف است] و «وِتْر» در اصل به معنی طاق و طاق کردن است و به معنی «ذَحْل» که کینه و خون باشد آمده و به معنی نقص و جنایت و کُشتن نزدیکان هم آمده است . و در «صِحاح» می گوید که لغت اهل عالیه آن است که «وِتْر» به معنی فرد ، مکسور است [یعنی «وِتْر» به کسر واو است اگر به معنای فرد باشد] و به معنی  «ذَحْل» ، به فتح واو  [یعنی اگر «وتْر» به معنای «ذَحْل» باشد در این صورت به فتح واو است] و لغت حجاز به عکس است و لغت تمیم در هر دو [«وِتْر» و«ذِحْل»] کسر است . و در «مِصباح» [مِصباحُ المُنیر ذَیل وِتْر] از أَزْهَری عکس کلام «صِحاح» را در لغت حجاز و عالیه نقل کرده است . و اصل در همه معانی مذکوره ، همان «وِتْر» به معنای «فرد» است چه هر جُفت که طاق شود البته ناقص [یعنی فرد] شود و همچنین اگر کسی کُشته شود ، طاق [تنها و فرد] شود و جنایت راجع به نقص است و «ذَحْل» که کین و خون باشد راجع به قتل اَقْرِباء است . و از عبارت «اَساس» استفاده این ارجاع می توان کرد .  و «مَوْتُور» به معنی طاق شده و فرد شده آمده و به معنی کسی که کسی از او کشته شده هم استعمال شده .  «فِی الصِّحاحِ» : اَلمَوْتُور : اَلَّذِی قُتِلَ لَهُ قَتیلُُ فَلَم یُدرَک بِدَمِهِ . [مَوْتُور کسی است که یکی از کسانش کشته شده ولی هنوز جهت حمایتش از او خونخواهی نشده است]  و از این باب استعمال است که می گویند : «فُلانُُ طُلّابُ أَوْتَارِ وَتَراتِِ» [فلانی خواهانِ انتقام و خونخواهی خون های ریخته شده است] .  و از این قبیل است حدیث : «بِكُمْ يُدْرِكُ اللَّهُ تِرَةَ كُلِّ مُؤْمِنٍ» [بخشی از زیارت مطلقه امام حسین (ع) است  و نیز رجوع شود به مَجمَعُ البَحرَین ذَیل وِتْر - خداوند به واسطه شما انتقام خون نابحق ریخته هر مُؤمنى را كه مورد مطالبه است  می گیرد] ، و در «مَجمَعُ البَحرَین» تصحیفی شده که در ذَیل شرح این عبارت مفصّلاََ -اِن شاءَ الله- خواهم  شرح داد . و در لفظ زیارت سه احتمال ممکن است :  یکی : اینکه «وِتْر» به معنی یگانه و فرد باشد و «مَوْتُور» هم از آن معنی باشد و تأکید سابق شود مثل : «حِجرُُ مَحجُورُُ»  و «بَردُُ بارِدُُ» و «یَومُُ أَيْوَم» و «مَوتُُ مائِتُُ» و «لََیلُُ أَلْيَل» و «شَعرُُ شاعِرُُ» و امثال آن ها . [ اَلوِتْرَ المَوْتُورَ  برای تأکید است مثل  «مَوتُُ مائِتُُ یعنی مرگ حتمی» و  «بَردُُ بارِدُُ یعنی سردِ سرد ،سرمای زیاد » و «یَومُُ أَيْوَمُ یعنی روز خیلی روشن» و  «لََیلُُ أَلْيَلُ» یعنی شب خیلی تاریک» و شَعرُُ أَشْعَرُ  ، شَعرُُ شاعِرُُ یعنی موی خیلی زیاد و پشمالو و «حِجرُُِ مَحجُورُُ یعنی کاملا محروم و ممنوع التَّصرف ، کاملا ورشکسته» و «قَدَرُُ مَقدُورُُ یعنی در حدّ توان و امکان» و «وَعدُُ مَوعُودُُ یعنی  وعده حتمی» - و در مثل «اَلْوِرْدُ الْمَوْرُودُ» (هود: ۹۸)  و  «اَلرِّفْدُ الْمَرْفُودُ»  (هود آیه 99)  صفت و موصوف است نه تأکید  و شاید هم برای تأکید باشد .] و این معنا را اگر چه در «بِحار» [جلد98 ص153]  و مُشکِلاتُ العُلُوم نَراقی [ص259] ذکر کرده اند ، در نظر این بنده بسی از صواب دور است چه هیچ مناسبت با کلمه سابق [ثارالله] ندارد و در زیارات مُشارُُ اِلَیها هم وارد است : اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا وِتْرَ اللّٰهِ ، و توجیه به مُفرد و به کمالات و متمیز از نوع بشر در عصر خود با اضافه [وِتْر] به «اَلله» بسیار ناملایم است اگر چه در «بِحار» است [«اَلفَردُ المُتَفَرِّدُ فِی الکَمال‌ِ مِن‌ نَوع‌ِ البَشَرِ فِی‌ عَصرِه‌ِ الشَّریف‌ِ» یعنی آن‌ حضرت‌ در عصر خود ، در بین‌ تمام‌ بشر، در فضائل و مناقِب و کمالات‌ بشری  مُنحصر به‌ فرد بوده‌اند (بِحارُالأَنوار ج98، ص154 .)]دیگر اینکه «وِتْر» به معنی فرد باشد و «مَوْتُور» آن کسی که از او کُشند یعنی ای یگانه که اَقْرِباء تو کشته شده اند ، و این معنا در دو کتاب سابق [اَساسُ البَلاغَة زَمَخشَری ذَیل کلمه ثار و وِتْر - اَلنِّهایَة اِبن اَثیر ذَیل کلمه ثار و وِتْر] مذکور است و از معنای اول اَقرب ، ولی فِقْرَه زیارت مذکور [اَلسَّلامُ عَلَيْكَ يَا وِتْرَ اللّٰهِ ، که وِتْر به اَلله اضافه شده است و لذا نمی توان وِتْر را به معنای فرد و یگانه گرفت] مُنافی اوست و [این وجه دوّم] فِی نَفسِه بیرون [از] غرابتی نیست .  سوّم : آنچه این بنده را به نظر آمده که «وِتْر» به معنای همان خون ریخته باشد یعنی : ای قتیلی [ای کُشته ای] که اَقْرِباء و اصحاب تو را کُشتند ، چنانچه ترجمه را مبنی بر این کردیم . و اضافه این [وِتْر] به «اَلله» بسیار مناسب است چه او کُشته راه خداست چنانچه «قَتیلُ الله» گفتندش . (شِفاءُ الصُّدُورشِفاءُ الصُّدُور  صفحه 186 در صفحه 186شِفاءُ الصُّدُور) .


 

** آیت الله سید اصغر سعادت میرقدیم لاهیجی


 

************************************

 

*** موضوعات و عناوین فقهی و اقتصادی و اعتقادی و سیاسی و تحلیلی شبکه اجتهاد+مشهد مقدس+تنظیم توسط استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+رجوع کنید به سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/639 .+کلیک کنید .

*** موضوعات و عناوین اخلاقی و تربیتی و اجتماعی و اعتقادی و حدیثی+پایگاه اندیشوران حوزه+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی


*** عناوین و موضوعات اخلاقی،تربیتی ، اجتماعی، سیاسی...+وبلاگ نسیم معرفت+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی

 

*** مطالب حضرت آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی گیلانی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/623 . +کلیک کنید

 

***کتابخانه اینترنتی آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی ....+کلیک کنید

 

*** تفسیر سوره کهف توسط آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+ بر اساسِ «متنِ عربی کتابِ اَلمیزان جلد 13.علامه طباطبایی»+سایت سعادت میرقدیم ها+کلیک کنید  +

http://saadatmirghadimha.rzb.ir/post/8 .


***مقصوداز رَحِم دربحث لزوم ووجوب صِلَه اَرحام چیست؟+آیت الله محمد جوادفاضل لنکرانی+با اصلاحات  و حواشی  و اضافات توسط : آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/628 .+کلیک کنید .

 

***  نقد استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی به سخنان حجت الاسلام دکترداوود فِیرحی زنجانی دررابطه بابررسی اندیشه های امام خمینی(نظریه نصب و کشف)+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی رشتی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/671 . +کلیک کنید .


*** نقد استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی به سخنان حجت الاسلام دکترداوود فِیرحی زنجانی+نقد بر یک مُصاحبه انحرافی+پایگاه اندیشورران حوزه+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17535 .+کلیک کنید .

 

*** نقد بر نقد + نقد بر نقد جناب آقای دانیال نمازی توسط استاد سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی رشتی+http://hakim-askari.rozblog.com/post/680 .+کلیک کنید .

 

*** نقدبرنقد+نقدبرنقدجناب آقای دانیال نمازی توسط استاد سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17640 .+پایگاه اندیشوران حوزه .

 

*** نقدبرنقد+نقدبرنقدجناب آقای دانیال نمازی توسط استاد سید اصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17640 .+پایگاه اندیشوران حوزه .

 


***مِنطَقَةُ الفَراغ چیست و چه لزومی دارد؟!+پرسش و پاسخ+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی +http://hakim-askari.rozblog.com/post/682 .+کلیک کنید .

 


***مِنطَقَةُ الفَراغ چیست و چه لزومی دارد؟!+پرسش و پاسخ+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی +http://hakim-askari.rozblog.com/post/682 .+کلیک کنید .

 

*** مِنطَقَةُ الفَراغ چیست و چه لزومی دارد؟!+پرسش و پاسخ +استاد سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی +پایگاه اندیشوان حوزه+http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17657 .+کلیک کنید .


***توسط تبریزیان+آیاطب اسلامی وجود دارد؟!+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی رشتی

 

 

***  مراداز«ثار اللّه»و«اَلوِتْر المَوْتُور» درزیارت عاشوراء چیست؟+پرسش و پاسخ+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی+https://www.rozblog.com/usercp.php .+کلیک کنید .

 

 

***  مراداز«ثار اللّه»و«اَلوِتْر المَوْتُور» درزیارت عاشوراء چیست؟+پرسش و پاسخ+آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی+سایت حکیم زین العابدین عسکری گیلانی لشت نشایی+https://www.rozblog.com/usercp.php .+کلیک کنید .

 

 

 

*** مراداز«ثار اللّه»و«اَلوِتْر المَوْتُور»درزیارت عاشوراء چیست؟+پرسش و پاسخ+پایگاه اندیشوران حوزه +آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی + http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17676 .+ کلیک کنید .

 

*** مراداز«ثار اللّه»و«اَلوِتْر المَوْتُور»درزیارت عاشوراء چیست؟+پرسش و پاسخ+پایگاه اندیشوران حوزه +آیت الله سیداصغرسعادت میرقدیم لاهیجی + http://saadat.andishvaran.ir/fa/ShowNote.html?ItemId=17676 .+ کلیک کنید .

 

 

 

 


 


مطالب مشابه

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش